محل تبلیغات شما

بعد از پدر حالا نگارم را گرفتند

از من تمام روزگارم را گرفتند

از این جدایی جان من بر لب رسیده
هستیِ من تاب و قرارم را گرفتند

انگار قسمت نیست وصل ما دوباره
در ساوه شوق بی شمارم را گرفتند

اما خیالت تخت هر جایی رسیدم
خویشان و نزدیکان کنارم را گرفتند

حالم بد است اما خدا را شکر در قم
با مهربانی حال زارم را گرفتند

با احترام و عزت و شوکت کمی از
این بار غم هایی که دارم را گرفتند

حتی زمان پر زدن از این قبیله
مردم همه دور مزارم را گرفتند

در شام اما خواهری مضطر چنین گفت:
یارب ببین دار و ندارم را گرفتند

بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است
وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند

نیمی ز معجر سوخت.نیمی را کشیدند
اصلا تمام اعتبارم را گرفتند

در گوش من مانده صدای ذوالجناحش
میگفت: با نیزه سوارم را گرفتند

یک "یادگاری" بود. اما در خرابه
"بنت الحسین" آن یادگارم را گرفتند


شاعر:محمدجواد شیرازی

خبرت هست که آن طاق معلا افتاد. ولادت پیامبر

بسمِ ربِّ النّور آقا جان بیا. امام زمان

ای بهار وجود اهل وجود. امام زمان

گرفتند ,پدر ,نیمی ,تمام ,نگارم ,حالا ,را گرفتند ,از این ,گرفتند از ,گرفتند در ,بعد از

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرود شمخالی شباهنگ سبیل موزیک امام خامنه ای: یاد و خاطره شهیدان و ارزشهایی که آنان جان خود را در راه آن نثار کردند، نباید هیچگاه به فراموشی سپرده شود و یکی از وظایف مهم مسئو وبلاگ همسفران نمایندگی پرستار Karri's notes اقــلــیـــم وجـــــــود سایت اصلی گیره کوچک کننده بینی Nose Up nahococog اشعار صفیه پاپی دانشگاه